پیشینه تحقیق قصه درمانی
پیشینه تحقیق قصه درمانیتحقیق قصه درمانیپیشینه قصه درمانیمبانی نظری قصه درمانیمبانی قصه درمانیقصه درمانیقصه درمانی-------
پیشینه تحقیق قصه درمانی
فرمت فایل دانلودی: .zipفرمت فایل اصلی: word
تعداد صفحات: 33
حجم فایل: 43
قیمت: 51721 تومان
بخشی از متن:
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 33
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
منابع کامل
شواهدپژوهشی نشان می دهد که در استفاده از روش قصه درمانی رویه های متنوعی وجوددارد . در اینجا به برخی از این رویه ها اشاره می شود :
1-ترغیب کودک به ارائه یک داستان یا نوشتن داستان زندگیش
مسلما کودک ایده های زندگی شخصی اش را به شخصیت ها و مضمون های داستان فرافکنی می کند .
حتیممکن است او خودش را به عنوان یک شخصیت در داستان بگنجاند یا رویدادهای زندگی اش را در این داستان توصیف کند . بدین ترتیب فرصتی برای کودک فراهم می آید تا همانند زمانی که کتاب داستانی را می خواند به طور مستقیم یا فرافکن ، به بررسی مسائل ، افکار ، عواطف و رفتارهای خویش بپردازد . دعوت از کودک برای تعریف قصه زندگی و قادر ساختن وی به تعریف قصه زندگی اش محوریترین و اصلی ترین بخش هر نوع فرآیند درمانی کودک است (اوکلاندر [1]، 1981 به نقل از دوایودی [2] 1997). کودک ضمن تعریف قصه زندگی اش ، این امکان را می یابد تا به شناختی ادراکی و روشن از حوادث و مسائل دست یابد . علاوه بر آن ، می تواند احساسات دردناک خود را ابراز کند و به شیوه ای فعالانه و نه منفعلانه بر اضطراب و دیگر آشفتگی های هیجانی خود تسلط یابد (گلدارد[3] ،ترجمه پرنیانی ، 1389 )
2-بیان کردن قصه توسط درمانگر برای کودکان
درمانگرانمنابع مختلفی را برای این گونه قصه ها به کار می برند که از جمله می توان به قصه های جادویی ، تخیل درمانگر یا خود کودک و موضوع های از پیش تعیین شده اشاره کرد .
اکثر موضوع های آموزشی ، ترمیمی و درمانی را می توان با شخصیت های فرضی در قصه گنجاند .
درمانگرقصه را شروع می کند و تکمیل بخش هایی از قصه را به کودک واگذار می کند . برای مثال درمانگر می گوید "امروز می خواهیم برای یکدیگر قصه تعریف کنیم من قصه را شروع می کنم ، ولی دوست دارم جایی از قصه راشما بسازید و بگویید وبعد دوباره من می گویم و بازجایی از قصه را خالی می گذارم تا شما بگویید ".
به عنوان مثال درمانگر به کودک فرصت می دهد به جستجوی موضوع های مربوط به خودش بپردازد. برای شروع درمانگر می گوید "روزی بود و روزگاری ، شاهزاده ای بود که دوست داشت . اینجا از کودک دعوت می کند بگوید شاهزاده چهدوست داشت . شاید کودک بگوید که دوست داشت در حوالی شهراسب سواری کند " درمانگر ادامه می دهد" همین طور که شاهزاده اطراف شهر اسب سواری می کرد به خاطر آورد که . . ." دوباره قصه را متوقف می کند و از کودک می خواهد قسمت بعدی قصه را تکمیل کند (اسکوتزر ، 1995 به نقل از اسکورزلی و گلد 1999 ).
و...